سینماپرس: جبار آذین منتقد و مدرس سینمای کشور همزمان با اکران ۲ فیلم سینمایی «عرق سرد» به کارگردانی سهیل بیرقی و «لازانیا» به کارگردانی حسین قناعت گفت: «عرق سرد» فیلمی در شمایل کج و کوله فمینیسم و حامی فروپاشی بنیان خانواده ها و «لازانیا» اثری با حضور شبه کمدین های تاریخ مصرف گذشته است که می توان با اغماض آن را یک فیلم متوسط با سوژه ای پیش پا افتاده و به دور از نوگویی و نوسازی دانست!
آذین در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: مخالفت و مقابله با زن آزاری و دفاع ازحقوق اجتماعی زنان، چنانچه در راستای مبارزه با انسان آزاری و تثبیت اجتماعی حقوق انسان ها، زن و مرد و کودک و نوجوان و جوان باشد شایان توجه و قابل تحسین است ولی اگر به افراط گراید و در این مسیر، دیدن زنان عمده شده و به قیمت نادیده گرفتن دیگر انسان ها، مناسبات و فرهنگ اجتماعی و قانون و شرع و عرف تمام، و در شمایل کج وکوله فمینیسم خودنمایی کند بیراهی است که در اغلب فیلم های سینماگران مدافع زنان دیده می شود.
وی ادامه داد: در واقع در این گونه آثار افزون بر اینکه مسائل زنان به درستی دیده و تحلیل و ارائه نمی شود که به دلیل غلو در طرح برخی معضلات و تخریب دیگران مسیر بیراه و بن بست را طی می کند تا جایی که در برخی از فیلم های مدعی دفاع از حقوق زنان به جای مبارزه با فرهنگ و سنت های نادرست نظام فرتوت مردسالار و نقد کاستی های قانونی و اجرایی در این عرصه، مردستیزی و مخالفت با قانون و باورهای درست دینی و ملی، تبلیغ می شود و قهرمان های زن این فیلم ها، اغلب زنانی عاصی، سرکش و یاغی هستند.
آذین تأکید کرد: این نوع نمایش از زنان علاوه بر درست و واقعی نبودن، ترویج و ترغیب زنان به طغیان و عصیان گری و حاصل آن فروپاشی خانواده ها و زندگی ها است. سهیل بیرقی سینماگری اجتماعی و اهل تفکر است و دغدغه حقوق زنان رادارد. او این مهم را در نخستین فیلم خود «من» که اثری جمع و جور بود هم به نمایش گذاشت و در فیلم دوم درحال اکرانش «عرق سرد» نیز آن را پی گرفته است. اختلاف و درگیری میان افروز اردستانی که ورزشکار و کاپیتان تیم ملی فوتسال است، با همسرش یاسرشاه حسینی بر سر ممانعت مرد برای خروج زن از کشور، جهت شرکت درفینال مسابقات، هسته اصلی موضوعی «عرق سرد» است.
این مدرس سینمای کشور سپس با بیان اینکه در این فیلم زن محور، بیرقی کار دفاع از زنان رابه جایی رسانده که زن در خیابان، همسرش را کتک می زند اظهار داشت: این درحالی است که اساساً کتک زدن مرد و زن وکودک، غلط است و فیلمساز باید کتک زدن رامحکوم کند، نه آنکه به قیمت محکوم کردن کتک خوردن زنان ازمردان، زنان را به خشونت ورزی و کتک کاری دعوت وترغیب کند! «عرق سرد» یک درام قصه گو است و مانند هر اثر سینمایی، امتیازها و اشکال هایی دارد. مشکل اصلی این فیلم به نواقص فیلمنامه آن بازمی گردد. «عرق سرد» در پرداخت مناسب و کامل داستان فیلم، پردازش شخصیت ها، نگاه غیرتحلیلی به حوادث و رویدادها، انحراف از سوژه چالش برانگیز محوری فیلم به سوی فیلم های خانوادگی رایج وتاکید بر شعار و احساس، به جای منطق واستدلال، کم کار است.
وی متذکر شد: فیلم بیرقی، بانگاه جانبدارانه از همان آغاز یاسر را چهره ای منفی و افروز را مثبت می انگارد و برای نمایش منفی ومثبت بودن هیچ کدام، حتی از مسیرخاکستری زندگی هم عبور نمی کند، با آنکه موضوع پرکشش «عرق سرد» از «من» جذاب تر است ولی کلیت فیلم در پرداخت داستانی و سینمایی از آن جلوتر نیست و می توان این گونه تحلیل کرد که این فیلم حامی فروپاشی بنیان خانواده ها است!
آذین سپس به جدیدترین ساخته سینمایی حسین قناعت اشاره کرد و اظهار داشت: «لازانیا» فیلمی با حضور شبه کمدین های تاریخ مصرف گذشته است!؛ حسین قناعت سینما را با تلاش و کسب تجربه دستیار کارگردانی آموخته و طی سال ها و با ساختن چند فیلم، اکنون به عنوان کارگردان در سینمای ایران فعالیت دارد. تجربه های هنری و فیلمسازی او متنوع و نشانگر علاقه و پیگیری اش در دست یافتن به گونه سینمایی مورد پسند خود است. قناعت این بار با توجه به نیاز جامعه به شادی و سرگرمی و توفیق فیلم های شبه کمدی در گیشه، یک فیلم شبه کمدی متوسط ساخته است.
وی افزود: این سینماگر که درسال های اخیر برای یافتن و تثبیت جایگاه خود در سینما به هر در مناسب و نامناسب فیلمسازی در سینمازده است، مانند اغلب نازل سازان و سطحی نگران، به اوضاع آشکار سینما و استقبال مخاطب از فیلم های به ظاهر شادی آفرین چشم دوخته و پیش از آنکه با شناخت کافی از سینمای کمدی و ویژگی های هنری و ساختاری و مضمونی این نوع آثار و کاراکتر های کمدین و موضوع های خنده ساز به سینمای کمدی بپردازد به سلیقه و پسند گیشه ای قشری از تماشاگران نظرداشته است از همین رو فیلم جدید او «لازانیا» تنها نما و ظاهری کمدی دارد وبا استفاده از نخ نماها و رایج ترین شکل ها وشیوه های هزاران بار دیده شده به تصویر درآمده است.
این مدرس سینما تأکید کرد: گرچه قناعت برای جذب مخاطب و رنگ ولعاب بخشیدن به فیلمش از چهره های شناخته شده فیلم ها و سریال های طنز و کمدی تلویزیونی مانند جوادرضویان، بهنوش بختیاری، یوسف تیموری و... بهره برده است، ولی از چند نکته غافل بوده؛ نخست آنکه، بعضی از این بازیگران از شدت تکرار خود و نقش های تکراری، کلیشه شده و برخی دیگر تاریخ مصرف شان در سینمای امروز به پایان رسیده است. نکته دوم و مهم دیگر اینکه مخاطب امروز اگر هنوز از طنزهای های چاپلین و لورل وهاردی و گیتن استقبال می کند، به دلیل کمدین بودن آن ها و ساختار کلاسیک و مضامین مناسب و هماهنگ فیلم های آن ها است و فیلمسازان امروز نمی توانند مشابه حرکات و رفتار آن کمدین ها را در فیلم های امروز که شکل و شمایل و موضوع و ساختاری دیگر دارند به همان شیوه کلاسیک بازسازی کنند.
آذین در خاتمه این گفتگو اظهار داشت: فیلم های کمدی امروز حال و هوا و چارچوب معنایی و هنری خاص خود را دارند که لازم است متناسب با آن ها و نیاز مخاطب امروز، کمدی سازی نوشته و اجراشود. نبود نوآوری و خلاقیت مشکل دیگر «لازانیا» و فیلم هایی مانند آن است که باعث شده این فیلم حرف تازه و مناسبی برای گفتن نداشته باشد و از سطح فیلمک های تجارتی متوسط فراتر نرود. «لازانیا» به رغم کوشش های قناعت، یک فیلم متوسط باسوژه ای پیش پا افتاده و به دور از نوگویی و نوسازی است و شرکت چندین بازیگر فیلم ها وبرنامه های طنز، نمی تواند و نتوانسته است آن را در کنارکمدی های انگشت شمار مناسب و مطرح سینما قراردهد. البته شاید «لازانیا» بتواند در گیشه شناوری کند اما این رخداد به معنای خوب و کمدی و حرفه ای بودن آن نیست!
ارسال نظر